حالا ۱۶ دقیقه از نیمه شب گذشته و رسماً واردِ ۲۱ مرداد شدیم. روزی که ۲۰ سالِ پیش متولد شدم. از امروز وارد دهه سوم زندگی میشم. دهه بیست سالگی که همه میگن تند میگذره، عجیب و غیر منتظره میگذره. خیلی برنامه‌ها دارم. هزار هزار جوونه امید زنده تو قلبم دارم. دوست دارم به سالی که گذشت فکر کنم. به همه بغض ‌ها و قهقه هاش. به تجربه های نو. سفرهاش. کتاب هایی که خوندم. لحظه هایی که از ته قلبم شکستم و لحظه هایی که سرشار سرشار بودم. من مردادِ سال آینده. بیست ساله‌گی حس عجیبی داره. من سرشار از شعفم. و میدونم ‌که امسال رو بهتر خواهم زیست. هرچند که خیلی سخته. میدونم که سخته ولی من خدا رو دارم. امام رضا رو دارم. تلاش میکنم. تلاش میکنم و تلاش میکنم. با آغوش باز میپذیرم هرچه که خدا برام بخواد به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست.